خب، پس بالاخره تصمیم گرفتید از بازاریابی محتوا برای تجارت خود استفاده کنید. بسیار عالی! پیش از آنکه نوشتن درباره زیر و بَمِ جوانب شغلی تان را آغاز کنید، برای آنکه تلاش‌هایتان بهترین نتیجۀ ممکن را به دست آورند، بهتر است با صرف کمی وقت استراتژی محتوا خود را مرتب و برنامه‌ریزی کنید. خواندن این مقاله به شما کمک می کند تا استراتژی‌ محتوای خود را به درستی بچینید.

استراتژی محتوا چه تفاوتی با بازاریابی محتوا دارد؟

درست است که بسیاری از مردم عبارات «بازاریابی محتوا» و «استراتژی محتوا» را به جای یکدیگر به کار می‌برند، اما بهتر است بدانید این دو عبارت هم معنی نیستند چرا که می توان برای هر نوع محتوایی، فارغ از جنبۀ بازاریابی آن، استراتژی تعریف نمود.

پس از الان مشخص کنیم که وقتی ما می‌گوئیم «استراتژی محتوا» منظورمان دقیقاً «استراتژی بازاریابی محتوا» است.

تفاوت بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا

  • استراتژی محتوا: راهکارهای داخلی و مدیریتی
  • بازاریابی محتوا: تقویم تولید محتوا، ایجاد، گزینش، تبلیغات، تکرار
  • استراتژی بازاریابی محتوا: چشم انداز، اهداف، شناسایی مخاطبان، سَبک و سیاق، ایده‌پردازی، راهکار و مدیریت خارجی

استراتژی محتوا به چشم انداز کلی اهمیت می‌دهد و به دنبال یافتن دلایلِ تولید، مدیریت (و در نهایت بایگانی کردن و بروزرسانی) محتوا می گردد. استراتژی محتوا همۀ مطالب و محتوایی که مشتریان با آنها برخورد دارند را زیر نظر می‌گیرد و گاهی بازاریابی محتوا را همپوشانی می‌کند، به همین دلیل شما با مواردی در این مقاله برخورد خواهید کرد که شبیه به استراتژی محتوا هستند، اما دقیقاً همان موارد نیستند (در بالا به این موضوع اشاره نکردیم؟).

بازاریابی محتوا بر روی تاکتیک‌ها و اجرای آن‌ها تمرکز دارد؛ تولید، گزینش و ویرایش محتوا با اهداف بازاریابی. این موارد می‌توانند شامل هر چیزی شوند، از پُستهای وبلاگ تا صفحۀ تایید پرداخت. همۀ این کارها برای ایجاد اطمینان بین محصولات/خدمات یک شرکت و بازار (در راستای فروش بیشتر) صورت می گیرد. به طور خلاصه می‌توان گفت هدفِ بازاریابی محتوا، تولید نوعی محتواست که نه تنها مردم را به خرید ترغیب می‌کند، بلکه به آنها در روندِ خریدِ محصول کمک می‌کند.

برای مثال، ممکن است یک کارشناس استراتژی محتوا تشخیص دهد بین یک شرکت و مشتریانش اعتماد زیادی وجود ندارد. وظیفۀ او این است که راهکارهایی برای ایجاد اطمینان بین یک شرکت و مشتریانش ارائه دهد. حال، یک بازاریاب محتوا ممکن است برای به دست آوردن اعتماد مشتریان با موسس آن شرکت مصاحبه ای انجام دهد. می بینید که این روش ها چگونه یکدیگر را کامل می‌کنند؟

حالا که شما تفاوت بین این دو را می‌دانید، بیایید اقداماتی که باید در جهت ایجاد استراتژی محتوای سایت خود انجام دهید را بررسی کنیم. (البته، اگر هنوز دوست دارید در مورد تفاوت این دو بیشتر بخوانید، می‌توانید قبل از رفتن به بخش بعدی این مقاله به سراغ نوشته دیگر من با عنوان «مقایسه بازاریابی محتوا با استراتژی محتوا» بروید.)

چشم انداز: بدانید به کجا می روید

چشم انداز: بدانید به کجا می روید

هنگامی که سوالاتی مانند «ما چه کار می کنیم؟» یا «چرا دوباره داریم این کار را انجام می دهیم؟» برایتان پیش می‌آید، استراتژی بازاریابی محتوا می تواند راهنمای شما باشد. شما به استراتژی نیاز دارید که مختص به شرکت، مخاطب و شرایط شما باشد تا بتواند چارچوبی برای پاسخ دادن به این سوالات ایجاد کند. اما در عین حال این استراتژی باید به گونه‌ای باشد تا نسبت به تغییر شرکت، مخاطبان و شرایط کاری شما انعطاف‌پذیر باشد.

بهتر است استراتژی شرکت خود را برای 3 تا 5 سال آینده برنامه‌ریزی کنید و سپس برای دست یابی به آن چشم انداز، محتوای خود را برنامه‌ریزی کنید. از خود بپرسید «چه نوع محتوایی می‌تواند طی 5 سال من را به اهدافم برساند؟». این موضوع اساس استراتژی شما خواهد بود. با پرسش این سوال، شما در مسیر ایجاد و توسعۀ استراتژی محتوا قرار می‌گیرید.

مخاطبان خود را بشناسید

قدم بعدی در توسعۀ استراتژی محتوا این است که بفهمید با چه اشخاص و با چه سلیقه‌هایی در ارتباط هستید (یا می‌خواهید در ارتباط باشید). شما باید تمام اطلاعات مرتبط با مخاطبان خود را بدانید. اطلاعاتی مانند:

  • آمار مرتبط با جمعیت (سن، جنسیت، محل زندگی و ...)
  • مخاطبانتان به غیر از سایت شما، از چه نوع وب‌سایت‌هایی دیدن می‌کنند؟
  • مخاطبانتان از چه ابزارهایی برای برقراری ارتباط استفاده می‌کنند؟ (مثلاً مخاطبانتان بیشتر از توئیتر استفاده می‌کنند یا اینستاگرام؟)
  • مخاطبانتان تحت تاثیر حرف چه افرادی هستند؟ (اشخاص یا حتی برندهای مورد علاقۀ آنها چه کسانی هستند؟)
  • نیازهای ایشان نشان دهندۀ چه چیزی است؟

در فصل های بعدی، زمانی که دربارۀ ایده پردازی صحبت می کنیم با معرفی ابزارها و راهکارهای مختلف، موضوعِ شناختِ مخاطبان را دقیق تر بررسی خواهیم کرد. در حال حاضر کافیست بدانید که استراتژی محتوای شما بدون شناخت کافی از مخاطبانتان کامل نخواهد شد.

بررسی محتوا

یکی از مراحل مهم در ایجاد استراتژی بررسی محتواست؛ نگاهی عمیق به محتوایی که تولید کرده‌اید. به یاد داشته باشید که بررسی محتوا بعضی اوقات با استراتژی محتوا اشتباه گرفته می‌شود، اما بررسی محتوا در حقیقت یکی از چند مرحلۀ ایجاد یک استراتژی موثر است.

در این بخش از مقاله، نکات ابتدایی بررسی محتوا را توضیح خواهیم داد. این نکات ابتدایی مهم‌ترین قسمت‌ها در بررسی یک محتوا هستند و رعایت کردن آن‌ها بسیار آسان است. آماده‌اید؟

مرحلۀ 1: فهرست محتوای موجود

برای آغاز روند بررسی محتوا، در ابتدا فهرستی از محتوای موجود در سایت خود تهیه کنید. اگر وب‌سایت کوچکی دارید می‌توانید به صورت دستی این کار را انجام دهید، اما اگر مطالب سایت‌تان زیاد است می‌توانید از ابزارهایی مانند Screaming Frog استفاده کنید. ابزار Screaming Frog فهرست کاملی از URLهای موجود در وب سایت‌تان تهیه می‌کند.

این خط، این نشان! بدون استراتژی به جایی نمی‌رسیدحتما بخوانید: این خط، این نشان! بدون استراتژی به جایی نمی‌رسید

مرحلۀ 2: سازماندهی و برچسب گذاری محتوا

محتوای موجود در فهرست خود را از طریق روش‌های زیر دسته‌بندی و توصیف کنید:

بررسی موضوع محتوا

موضوع

محتوای شما در رابطه با چه موضوعی است؟ آیا دربارۀ محصولی که می‌فروشید صحبت می‌کند یا اینکه مطالبی آموزشی دارد؟ آیا موضوع آن دربارۀ بازاریابی محتوا، شبکه اجتماعی، بهینه‌سازی نرخ تبدیل کاربر به مشتری یا صفحات فرود است؟ سعی کنید فهرستی از موضوعات برای محتوا و مطالب خود تهیه کنید و هر کدام از آن‌ها را در یک یا دو دسته‌بندی موضوعی قرار دهید. با این روش متوجه خواهید شد که مخاطبانتان بیشتر به چه نوع مطالبی علاقه دارند. به طور مثال ممکن است متوجه شوید مخاطبانتان مطالبی که با موضوع «روش های بازاریابی» است را بیشتر از هر موضوع دیگری می‌پسندند.

بررسی طول و اندازۀ محتوا

طول محتوا

طول و مقدار محتوای شما چقدر است و آیا طولانی بودن مطالب بر دیده شدن و به اشتراک گذاشتن‌شان تاثیر می گذارد؟ آیا مخاطبانتان ترجیح می‌دهند مطالبی طولانی و جامع مطالعه کنند یا به محتوای کوتاه و نکته محور علاقه دارند؟

بررسی لحن محتوا

لحن

آیا محتوای مطالبتان خنده دار است؟ تخصصی است؟ شعار محور است؟ با مزه یا حتی احمقانه است؟ در این مرحله نیز باید محتوای خود را از لحاظ لحن و گفتار دسته‌بندی کنید. بهتر است دسته‌بندی های مختلفی را برای لحنِ مطالبِ خود بیابید و هر کدام از مطالبتان را در این دسته بندی ها قرار دهید.

بررسی مرتبط بودن محتوا

ارتباط

موضوع محتوای شما چگونه در راستای تجارت شما حرکت می‌کند؟ آیا محتوای شما دربارۀ محصولاتتان است؟ یا دربارۀ یک موضوع حاشیه‌ای تجارت شماست؟ بهتر است معیار و ترازویی برای محتوای خود در نظر بگیرید تا بدانید محتوایتان در چه جایگاهی قرار دارد.

بررسی ماندگاری محتوا

ماندگاری

برخی از محتوایِ تولیدی شما برای همیشه ماندگار خواهند بود (به این معنی که تاریخ مصرف ندارند) و برخی دیگر نه. بهتر است بدانید که مطالب و محتوای شما در کدام یک از این دسته‌بندی‌ها قرار می‌گیرند.

بررسی ویژگی های محتوا

ویژگی‌ها

محتوای شما به چه فرمی است و چگونه به مخاطبان نمایش داده می‌شود؟ آیا در بین شان محتوای ویدئویی وجود دارد؟ آیا از تصاویرِ گویا و چشم نواز استفاده می‌کنید؟ از اینفوگرافیک چطور؟ آیا این محتوا برای سئو بهینه‌سازی شده است؟ آیا مواردی مانند تگ عنوان، توضیحات متا، تیتربندی و ... برای آن ها استفاده شده است؟

مرحلۀ 3: اضافه کردن معیارهای مهم در موفقیت

هنگامی که همۀ این موارد را بررسی کردید، می توانید معیارهای موفقیت را برای هر کدام از پُست ها اعمال کنید. این معیارها بر اساس اهدافِ استراتژی شما متغیر هستند، اما فهرست زیر می‌تواند شروع کار را برایتان راحت‌تر کند.

  • ترافیک
  • معیارهای مشارکت (زمانی که در وب سایتتان صرف می شود، تعداد صفحاتی که مشاهده می شود)
  • به اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی
  • تبدیل کاربر به مشتری

همۀ این اطلاعات را در یک جا دارید؟ چه عالی! قسمت سخت کار تمام شده است و تازه قسمت هیجان انگیزه ماجرا شروع شده است!

دنبال یه کار پر درآمد از اینترنتی؟

تو دوره فرصت‌های اینترنتی بهترین راه رو بهت نشون میدیم!
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
شروع می‌کنم
021-58438داخلی 1

مرحلۀ 4: آنالیز داده‌ها برای یافتن الگوها

در این مرحله باید به دنبال الگوهای رفتاری باشید که برایتان موفقیت آمیز بوده اند تا بتوانید دیگر مطالب خود را بر اساس آن‌ها ارتقا دهید. فراموش نکنید در بین مطالب شما خلاء‌هایی نیز وجود دارد به این معنی که برخی اوقات محتوایی که احتیاج دارید در وب سایت‌تان وجود ندارد.

آیا برای هر ابزاری که در وبلاگ خود معرفی کرده اید یک پُست مجزا دارید؟ آیا مطالب شما تنها برای افراد متخصص نوشته شده اند؟ تا به حال فکر کرده اید شاید مخاطبان تان افرادی مبتدی باشند که می‌خواهند از تجربیات آدم‌های با تجربه استفاده کنند؟ بررسی و طبقه بندی مطالب سایت بر اساس کیفیت به شما بینش جدیدی نسبت به مطالب و کاربرانتان خواهد داد. به این ترتیب شما نقاط قوت و ضعف مطالب وبلاگ خود را خواهید شناخت.

آنالیز و بررسی داده ها برای یافتن الگو در محتوا

برای انجام این کار توصیه می‌کنیم از «جدولِ محوری» (Pivot Table) در اِکسل استفاده کنید. Pivot Table ابزار بسیاری مناسبی برای آنالیز کردن چنین اطلاعاتی است. این ابزار به شما امکان می‌دهد تا داده های طولانی و حجیم را با یکدیگر مقایسه نمایید. نرم افزار Excel یا Google Spreadsheet قسمت سخت کار را انجام خواهد داد و در نهایت فهرستی از میانگینِ ترافیک هر موضوع یا دسته‌بندی را در اختیار شما قرار می‌دهد. همچنین، ابزار گوگل آنالیتیکس هم می‌تواند اطلاعات دقیقی از محتوای سایت را در اختیارتان قرار دهد.

تعیین اهداف

هنگامی که شما چشم انداز خود را برنامه‌ریزی کردید و آن را با روند فعلی تولید محتوای خود بررسی نمودید، باید روش‌هایی را پیدا کنید تا بتوانید خلاء موجود در محتوای وب‌سایت خود را پُر کنید. پُر کردن خلاء به معنی تعیین اهداف برای محتوایتان است. اهداف خود را به درستی تدوین و فهرست‌بندی کنید تا پر مفهوم، قابل اندازه‌گیری و به روز باشند. اهداف تان باید به شکلی انتخاب شوند که از طریق تولید محتوا قابل دست‌یابی باشند.

تفاوت استراتژی محتوا با بازاریابی محتوا را بشناسید!حتما بخوانید: تفاوت استراتژی محتوا با بازاریابی محتوا را بشناسید!

برای مثال، قرار گرفتن در رتبۀ یک گوگل برای کلمه کلیدی «لباس عروس» هدفی است که نه تنها به نویسندگان سایتتان، بلکه به تلاش‌های متخصصان سئو نیز بستگی دارد. هدفِ بهتر این است که محتوایی جامع دربارۀ «نحوۀ تهیه و دوخت لباس عروس» تولید و منتشر کنید.

با کمی جستجو در اینترنت مطمئناً مطالب بسیاری دربارۀ تعیینِ اهدافِ تجاری پیدا خواهید کرد. این مقالات همۀ مراحل تعیینِ هدف، از یافتن انگیزه تا برندسازی را توضیح داده‌اند. به شما توصیه می‌کنیم 3 یا 4 اهداف محتوا محور برای استراتژی بازاریابی محتوای خود تعیین کنید.

سبک کاری خود را با شخصیت برند تجاری تان هماهنگ کنید

سبک و سیاق (استایل) خود را با شخصیت برند تجاری خود هم تراز کنید

استراتژی محتوای خود را در یک فایل نوشتاری، مستند کنید. این فایل می‌تواند محل بسیار خوبی برای نوشتن قوانین کلی برند تجاری و سَبک کاری شما باشد.

با توجه به حجم کاریِ استراتژیِ خود می‌توانید برگه ای ایجاد کنید و در آن به نویسندگان وب‌سایت خود یادآور شوید در چه قسمت‌هایی بهتر است نام برندتان را پر رنگ کنند، در چه جایی از علائم نگارشی مناسب استفاده کنند و همواره به یاد داشته باشند که لحنِ متن باید به گفتار نزدیک باشد.

همچنین، این فایل‌های راهنما می توانند نمونه ای از یک استراتژی کامل باشند که در آن به نحوۀ استفاده از نام برندها و علائم تجاری اشاره شده است. در واقع در این نوع دستورالعمل، همه چیز از نحوۀ برخورد با مخاطبان تا نگارش صحیحِ مطالبِ وبلاگ نشان داده شده است.

به شما توصیه می‌کنیم در این فایلِ راهنما تنها نکات و موارد مهمی را که نیاز دارید یادداشت کنید. اگر روزی تمام کارمندان شما از دفتر کارتان استعفا دهند، آیا برایتان مهم است که نویسندگان بعدی که استخدام می‌کنید به علائم تجاری شما احترام بگذارند؟ مسلماً بله.

آیا کسی اهمیت می‌دهد شما ترجیح می‌دهید به جای کلمه «بلیت»، واژۀ «بلیط» را استفاده کنید؟ مطمئناً استفاده از یکی از این دو واژه نه تنها به شما، بلکه به نوع تجارت و مشتریانتان نیز بستگی دارد.

چگونه استراتژی محتوا خود را مستند کنید

یک استراتژی بازاریابی محتوا باید مانند یک دفترچه راهنما قابل فهم و مختصر باشد. در این استراتژی می‌بایست همۀ احتمالات و اساس استراتژی خود را توضیح دهید. اما این توضیحات باید به شکلی باشند که همۀ افراد (به خصوص نویسندگان و استراتژیست های تازه کار) یک ماهِ کامل را صرف خواندن استراتژی محتوای شما نکنند. همچنین، همۀ این توضیحات باید ساده و مختصر باشند تا خوانندگان پس از مطالعه، متوجه موضوع کلی آن شوند.

نکتۀ حرفه ای:

خلاصه ای از استراتژی بازاریابی محتوای خود ایجاد کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا استراتژی خود را راحت‌تر با تصمیم‌گیرندگان شرکت در میان بگذارید. یکی دیگر از مزایای خلاصه‌نویسی استراتژی این است که اگر در حین روند کار سوالی برایتان پیش بیاید می توانید برای یافتن پاسخ سریعاً به آن مراجعه کنید.

شاید مهم ترین قسمتِ موجود در مستند سازیِ «استراتژی بازاریابی محتوا» این است که محتوای اسناد شما باید انعطاف پذیر باشند. ویژگی انعطاف پذیریِ محتوا زمانی به شما کمک می کند که متوجه می شوید یکی از اهداف انتخابی تان، غیر قابل دست یابی است. در اینجاست که باید تصمیم بگیرید آیا می خواهید این هدف را پشتیبانی کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید یا اینکه می خواهید نقش محتوای خود را مجدداً ارزیابی کنید؟

تا زمانی که بتوانید استراتژی خود را به راحتی بروزرسانی کرده و در دسترس کارکنان خود قرار دهید، فرقی نمی‌کند از Google Doc یا هر نرم افزار دیگری برای نوشتن آن استفاده می‌کنید.

اگر سوالی در زمینه بازاریابی محتوا برایتان پیش آمده است یا ما نکته‌ای را در مطلب خود فراموش کرده‌ایم خوشحال میشویم که آن را با ما در میان بگذارید.