تا قبل از مطالعه در مورد بازاریابی سبز، نمیدانستم که بازاریابی هم میتواند رنگ داشته باشد! البته، مسئله خیلی عمیقتر از یک رنگ است. اما قبل از آنکه به اصل موضوع بپردازم، طبق معمول بحث را با یک مثال در زندگی روزمره شروع میکنم. خب همه ما وقتی به یک فروشگاه میرویم تا چیزی بخریم، معمولا اولین سوالی که از ذهنمان عبور میکند، این است که: قیمتش چنده؟ و احتمالا پس از تحلیل و تایید مالی هزینه، احتمالا میپرسیم که حالا این محصول به چه درد ما میخورد!
البته گاهی وقتها سوالات تخصصیتری هم از خود میپرسیم. به عنوان مثال، یکی از دوستانم، هر چیزی که خریداری میکند، میزان قند، چربی و... آن را به دقت مورد بررسی قرار میدهد تا از سلامت محصول کاملا مطمئن شود. البته صرفنظر از نتیجه بررسیهایش، 99 درصد مواقع آن محصول را میخرد!
اما بحث امروز ما در مورد اندک افرادی است که قبل از خرید محصول مورد نظرشان این سوال بسیار حیاتی، بشردوستانه، آینده نگرانه، دلسوزانه و مسئولانه را از خود میپرسند که: آیا این محصول ضرری به محیط زیست میرساند یا نه؟! زبالههای این محصول چه میشوند؟ آیا این محصول ارگانیک است؟ اصلا آیا این محصول ارزش قیمت بالایش را دارد؟
من، به عنوان فردی که در رشته مدیریت گردشگری تحصیل کرده، و نسبت به شما ادعای بیشتری به تلاش در جهت حفظ محیط زیست دارد، و اگر پای حرفهایش بنشینید، ساعتها در مورد توسعه پایدار و مباحث این چنینی با شما صحبت خواهد کرد (اگر طاقت بیاورید)، تصمیم گرفتم که امروز به بررسی و معرفی پاکترین روش بازاریابی یعنی بازاریابی سبز بنشینم و کمی از دغدغههای محیط زیستی خود و بسیاری دیگر را با شما در میان بگذارم.
حالا، جا دارد که پس از این درد دل دوستانه، به پاسخ این سوال بپردازیم که: بازاریابی سبز چیست؟
بازاریابی سبز چیست؟
در دنیا موسسات زیادی در حوزه محیط زیست و بازاریابی فعالیت میکنند و تعاریف مختلفی را از بازاریابی سبز (بازاریابی محیط زیستی یا اکو - بازاریابی) ارائه دادهاند. اما خب، وجه مشترک تمامی تعاریف این است: بازاریابی سبز یعنی بازاریابی محصولات و خدماتی که بصورت پایدار، به بهبود محیط زیست کمک میکنند و استفاده از آنها از نظر محیط زیستی بهتر است.
اما آیا بازاریابی سبز تنها به تولید محصولات سازگار با محیط زیست محدود میشود؟ خیر، باید با دید بازتری به آن نگاه کنیم. واقعیت این است که بازاریابی سبز تمامی فعالیتها و اقدامات محیط دوستانه یک کارخانه تولیدی یا یک شرکت ارائه دهنده خدمات را شامل میشود.
به بیان دیگر، ما یا هر فرد دیگری که ادعای استفاده از روش بازاریابی سبز را داریم، بایستی اصول آن را در 0 تا 100 اقدامات و فعالیتهای خود رعایت کنیم. اقداماتی مانند تغییر در طراحی محصولات، تغییر در صنعت و فرایند تولید کالا، بستهبندی زیست محیطی و سایر تغییراتی که لازم است در کنار صورت بگیرند تا از تخریب محیط زیست جلوگیری شود.
خب شاید این سوال برای شما مطرح شود که: اگر فقط به فکر محیط زیست باشیم، پس کی بفروشیم؟! اتفاقا همینجا است که بازاریابی سبز وارد عمل میشود و در آرامش کامل پاسخ میدهد: نگران نباشید، اگر نکاتی را که به شما معرفی میکنم رعایت کنید، هم سود و فروش خواهید داشت، هم از نابودی محیط زیست جلوگیری خواهید کرد!
چگونه؟ خیلی راحت، برای مثال کافی است اقدامات شما باعث کاهش مصرف انرژی شود، آن وقت هم در هزینه شما صرفهجویی میشود و هم انرژی بیشتری برای استفاده نسلهای آینده باقی میماند (این جان کلام همان توسعه پایداری است که ابتدای مقاله به آن اشاره کردم!).
چه کسانی میتوانند از بازاریابی سبز استفاده کنند؟
پاسخ: همه میتوانند! در واقع از آنجایی که همه محصولات نیاز به صرف انرژی دارند و تولید آنها مقداری زباله ایجاد خواهد کرد، هر شرکتی میتواند در مسیر بازاریابی سبز قدم بردارد. البته هر شرکتی با توجه به اولویتهای کسب و کار و محاسبه سود و زیانی که دارد، راهکارهای بازاریابی سبز را در عمل اجرا میکند. در این میان، برخی از شرکتها، تنها به فکر سود و زیان خود بوده و هیچ توجهی به اثرات محیط زیستی صنعت خود ندارند.
اما در دنیا شرکتهایی وجود دارند که علاوه بر سود و زیان خود، برای حفظ محیط زیست نیز اهمیت قائل هستند. مهمترین چالشی که این شرکتها با آن موجهاند این است که: چگونه میتوان میان سود و اهداف محیط زیستی، تعادل برقرار کرد؟ این چالش خیلی وقتها باعث شده تا حتی مدیرانی که ادعای زیادی در بازاریابی سبز دارند، خیلی هم سبز نباشند!
اما اگر شما هم با این نوع از چالش مواجهید، پیشنهاد میکنم تا ادامه مقاله بازاریابی سبز ما را مطالعه بفرمایید تا شناخت بیشتری نسبت به این رویکرد بازارایابی داشته باشید و با آگاهی بیشتری مسیر حرکت کسب و کار خود را انتخاب کنید.
بازاریابی سبز برای چه مشتریانی موثر و مفید است؟
اجازه دهید از شما سوالی بپرسم؛ در خانواده، دوستان، محیط کار و... چند نفر را سراغ دارید که برای محیط زیست ارزش قائل هستند و به آن اهمیت میدهند؟ پاسخ به این سوال اهمیت دارد زیرا در نهایت بازار هدف شما افرادی هستند که نسبت به آنچه که در دنیا میگذرد و آنچه که تولید و مصرف میکنند، بیتفاوت نیستند! افرادی که نه تنها به استفاده از محصولات سبز علاقه دارند، بلکه حاضرند پول بیشتری بابت تهیه آن بپردازند.
خب، احتمالا در راه رسیدن به پاسخ این سوال، با این واقعیت مواجه میشویم که محصولات سبز - بخصوص در جامعه ما - سهم کمی در بازار دارند. در خیلی از صنعتها، محصولات سبز تنها 3 درصد از سهم کل بازار مصرفی را شامل میشوند.
حتما بخوانید: این خط، این نشان! بدون استراتژی به جایی نمیرسیدمتاسفانه در بازارهای صنعتی یا B2B نیز شاهد سهم کمتری از این مبادلات هستیم. این مسئله نشان میدهد که سوددهی و کاهش هزینهها برایشان در اولویت بالاتری نسبت به جهان هستی قرار دارد! هرچند، شاید محکوم کردن آنها خیلی درست نباشد، ما هم قصد نداریم کسی را محکوم کنیم، بلکه ما، به عنوان اعضایی از جامعه که آیندهنگری بیشتری داریم و تنها به فکر سود کوتاه مدت نیستیم، از آنها دعوت میکنیم که در مسیر تولید و بازاریابی سبز گام بردارند، هرچند کوچک.
قطعا روشهای بازاریابی سبز شما برای آنهایی که به خود اجازه میدهند در خیابان زباله بریزند، مصرف بیرویه پلاستیک دارند و به آثار مخرب گازهای گلخانهای توجهی ندارند، جذاب نخواهد بود. زیرا اولین کاری که قبل از بازاریابی برای این افراد باید انجام بدهیم، فرهنگ سازی و آموزش است. در واقع، بازاریابی سبز برای افرادی موثر و مفید است که آنها هم مثل شما به محیط زیست خود اهمیت میدهند و حاضرند هزینه بیشتری بپردازند اما محصولاتی را خریداری کنند که با محیط زندگی آنها سازگار باشد.
البته بسته به شرایط اقتصادی هر جامعه، هزینهها اهمیت بسیار زیادی در موفقیت یا عدم موفقیت بازاریابی سبز دارند. بخصوص در جامعهای که افراد آن حساسیت بالایی نسبت به قیمت دارند، نمیتوان انتظار چندانی داشت تا محصولات سبز که معمولا قیمت بالاتری دارند، فروش بالایی داشته باشند. این مسئله یکی از مهمترین چالش برای کسب و کارهایی است که قصد دارند از این رویکرد بازاریابی استفاده کنند.
اما اگر انتخاب کردهاید، اگر تصمیم گرفتهاید در دنیای خود موثرتر از قبل باشید و در حفظ آن تلاش کنید، و اگر کسب درآمد و افزایش سود تنها دغدغه زندگی شما نیست، حالا وقت آن رسیده که بازاریابی سبز را شروع کنید. چگونه؟ برای پاسخ به این سوال از شما دعوت میکنم که ادامه مقاله امروز را هم مطالعه بفرمایید.
بازاریابی سبز خود را چگونه آغاز کنیم؟
خب، در این قسمت فرض ما این است که شما بازاریابی سبز را به عنوان روش بازاریابی یا حداقل یکی از استراتژیهای بازاریابی کسب و کار خود انتخاب کردهاید و قصد دارید در این مسیر قدم بردارید. فعلا برای شروع نیازی نیست درختی بکارید – هرچند کار بسیار موثر و مفیدی است – اما قرار است اقدامات شما که سازگار با محیط زیست هم هست، در مسیر بازاریابی و فروش محصولات و خدماتتان قرار گیرد. بنابراین ابتدا باید بررسی کنیم که چگونه میتوان در این مسیر سبز گام برداشت و از رویکرد بازاریابی سبز استفاده نمود.
برای شروع اجازه بدهید با یک مثال پیش برویم. فرض کنیم شما فروشگاه زنجیرهای دارید و تصمیم گرفتهاید که دیگر از کیسه پلاستیکی استفاده نکنید زیرا شما بخوبی میدانید که نزدیک به 1000 سال زمان میبرد تا یک کیسه پلاستیکی تجزیه شود. شما فردی هستید که به دنیای خود اهمیت میدهد. شما میخواهید دنیای خود را بهتر کنید. پس تصمیم میگیرید تا کسب و کارتان را با محیط زیست سازگار کنید و از انباشت زباله جلوگیری نمایید.
بنابر این یک ایده به ذهن شما میرسد، اینکه بجای استفاده از کیسههای پلاستیکی، کیسههای چندبار مصرف پارچهای به مشتریان بدهید و حتی میتوانید از آنها بخواهید که اگر بار دیگر به فروشگاه شما آمدند و کیسههای پارچهای شما را با خود آوردند، برایشان تخفیف قائل شوید. به همین سادگی، شما در مسیر بازاریابی سبز قدم برداشتهاید. با این کار هم برند خود را تبلیغ خواهید کرد و هم از محیط زیست خود دفاع کردهاید.
خب الان که ایده بازاریابی سبز در ذهنتان ریشه دوانده، میخواهیم یک پیشنهاد بسیار کاربردی به شما بدهیم. ایدۀ شما هرچیزی که باشد، میتوانید آن را آنلاین بفروشید. در این مسیر هم با چالشهای زیادی روبرو میشوید که دوره فروش اینترنتی کمک بسیار زیادی به شما میکند. حتماً به صفحه این دوره بروید و نگاهی به سر فصلهای آن بیاندازید.
برگردیم به بحث خودمان...در واقع بازاریابی سبز زمانی شروع میشود که اقدام محیط زیستی شما مورد توجه مشتریان قرار گیرد، به اندازه کافی جذاب باشد و آنها را ترغیب کند تا باز هم از شما خرید کنند. این اولین گام شما برای شروع بازاریابی سبز است.
اما آیا همین یک اقدام کافی است؟ خیر، شما بایستی تضمین کنید که هیچکدام از اقدامات کسب و کار شما در تناقض با کاهش مصرف پلاستیک نیست. چه میشود اگر مشتریانی که به پشت ویترین مغازه شما میآیند، انباشتی از پلاستیک و زباله رو مشاهده کنند؟ و یا اینکه ببینند در مصرف برق زیادهروی میکنید؟ قطعا، آن مشتری به این نتیجه میرسد که شما بر خلاف ادعایتان، به اندازه کافی به بازیافت مواد و محیط زیست اهمیت نمیدهید.
بنابر این میتوان گفت که بازاریابی سبز، رویکردی همه جانبه است و باید در همه فعالیتهای شما دیده شود. این دومین گامی است که باید در این مسیر بردارید، یعنی اینکه میان تمامی فعالیتهای بازاریابی خود هماهنگی ایجاد کنید.
اما مسئله سومی که در شروع بازاریابی سبز خود بایستی به آن توجه کنید - که نیاز به صبر، حوصله و کمی دلسوزی دارد - این است که مخاطبان خود را آموزش بدهید. به عبارت دیگر، هرچند عدم استفاده از کیسههای پلاستیکی، سازگار با محیط زیست است، اما شما همچنان نیاز دارید تا مخاطبان هدف خود را نسبت به ارزش کار خود آگاه سازید.
شما میتوانید به مشتریان خود بگویید که 1 کیسه پلاستیکی از 20 الی 1000 سال طول میکشد تا تجزیه شود – چیزی که خیلی از مردم ممکن است ندانند. همین اطلاع کوچک در مورد کیسههای پلاستیکی میتواند تبدیل به بخشی از کمپین بازاریابی سبز شما شود. با این کار مشتریان شما متوجه خواهند شد که شما در کسب و کارتان تا چه میزانی برای محیط زیست خود اهمیت قائل هستید.
چگونه کمپین بازاریابی سبز خود را توسعه دهیم و در آن موفق شویم؟
قبل از هرچیزی، لازم میدانم بار دیگر تکرار کنم که بازاریابی سبز، دارای رویکردی جامع است. یعنی اینکه شما به عنوان مدیر یک مجموعه که قصد دارید اصول بازاریابی سبز را در کسب و کار خود پیادهسازی کنید، باید در تمامی مراحل کار خود، از قواعد آن پیروی کنید و تمامی جوانب آن را مورد بررسی قرار دهید. البته قبل از آنکه به بررسی عوامل موفقیت در بازاریابی سبز بپردازم، لازم میدانم این نکته را بیان کنم که مسئولیتپذیری، مهمترین ویژگی افرادی است که در مسیر بازاریابی سبز قدم برمیدارند. این افراد علاوه بر توجه به رشد کسب و کار خود، به دنیا و محیط زیست خود نیز اهمیت میدهند و در تلاشند تا آسیبهای زیست محیطی را به حداقل برسانند.
حتما بخوانید: اینفلوئنسر کیست؟ انواع اینفلوئنسر + درآمدیکی از مهمترین مشکلاتی که شما در مسیر بازاریابی سبز دارید، این است که مشتریها معمولا به ادعاهای محیط زیستی مشکوک هستند. تصور آنها این است که فروشندگان تنها به دنبال سود هستند و سازگاری محصولات و خدماتشان با محیط زیست دغدغه روزانه آنها نیست.
بگذارید یک مثالی بزنم، فرض کنید که به یک هتل پر ستاره رفتهاید که مجموعه مدیریتی آن هتل، سر و صدای زیادی در مورد مصرف بهینه انرژی ایجاد کردهاند. آنها با شعار «محیط زیست را نجات دهید» از شما میخواهند که چندبار از یک حوله برای خشک کردن خود استفاده کنید. خب، صرفنظر از هدفی که مدیران آن هتل دارند - چه با خلوص نیت باشد چه ریاکارانه – این کار ممکن است از دید مشتریان خیلی هم محیط زیستی به نظر نرسد! در واقع مشتریان احتمالا به این مسئله فکر میکنند که هتل این کار را تنها برای کاهش هزینه شستشوی خود انجام داده است.
اما اجازه دهید همه چیزهایی که برای موفقیت در بازاریابی سبز را نیاز دارید و کمی هم تا اینجا در موردش بحث کردهایم را در 5 مورد خلاصه کنم:
اول: رویکرد شما در بازاریابی سبز باید جامع باشد
اول از همه، همانطور که بارها هم به آن اشاره کردم، بازاریابی سبز باید جامع باشد و کل کسب و کار شما را دربر گیرد. یعنی به عنوان مثال، اینکه صرفا فرایند تولید محصولات ما سازگار با محیط زیست باشد کافی نیست. بلکه این سازگاری باید در فرایندهای دیگر کسب و کار مانند بستهبندی، توزیع و تبلیغ محصولات نیز مشاهده شود.
دوم: داشتن صداقت و شفافیت شرط اصلی موفقیت شما است
باید صداقت داشته باشیم و از طرح ادعاهای دروغین و بی اساس پرهیز کنیم. به نظر من صداقت و شفافیت مهمترین اصل برای موفقیت یک کسب و کار است. بنابر این، برای موفقیت در بازاریابی سبز، باید شفاف و صادق باشید؛
به چیزی که در تصویر بالا میبینید اصطلاحا سبز شویی یا green washing میگویند. «سبزشویی» یعنی اینکه یک شرکت یا سازمان به دوستدار محیطزیست بودن تظاهر کند در صورتیکه از طریق فعالیتهای خود، در حال تخریب محیطزیست است. متاسفانه در کشورهای جهان سوم به دلایل گوناگون ازجمله ضعف در قوانین زیست محیطی، بیشتر فعالیتهای بازاریابی سبز، سبز شویی هستند.
بنابر این پیشنهاد ما به شما این است که:
- به ادعاهایی که در بازاریابی سبز دارید عمل کنید. همیشه عمل مهمتر از حرف بوده و هست و خواهد بود. پس لازم است که ایدههای سبز خود را در عمل پیاده کنید.
- تمامی سیاستها، بخشها و سطوح کسب و کار شما، با اصول بازاریابی سبز منطبق باشد و تا جایی که ممکن است، تناقضات را از میان بردارید. برای مثال، اگر شعار شما در فرایند تولید محصولات حفظ سلامت هوا است، حواستان باشد با ماشین های آلاینده و غیر استاندارد در محیط کار تردد نکنید، نه شما و نه همکارانتان!
رعایت این دو نکته موجب خواهد شد که شما به مرور زمان در کسب و کار خود اعتبار کسب نمایید و مشتریان به رویکرد سبز شما اعتماد کنند.
بخاطر داشته باشید که نحوه ارائه شما به کاربران در مورد سازگاری محصولات با محیط زیست نیز اهمیت بسیار زیادی دارد. برای مثال به این جمله دقت کنید: «مواد تشکیل دهنده شامل سورفکتانتهای تجزیه پذیر (آنیونی و غیر آلی) و آنزیمها است».
این جمله در زیر یک بطری آب معدنی نوشته شده است. نظر شما چیست؟ من فکر میکنم که این جمله، بجای آنکه اعتماد مصرفکنندگان را جلب نماید، آنها را مشکوک خواهد کرد و حتی ممکن است آنها را دچار استرس کند. نوشیدن حیاتیترین و گواراترین نوشیدنی جهان با استرس!
اما از سوی دیگر، اینکه فقط بخواهید با کلی گویی، تنها از کلمه سبز استفاده کنید هم زیاد جالب نیست. زیرا سبز بودن به معیارهای مختلفی دارد. برخی از محصولات فاقد مواد شیمیایی یا سمی هستند، برخی قابل بازیافت بوده و برخی موجب کاهش اثر گلخانهای میشوند.
محصول شما کدام یک از این معیارها را دارد؟ کافی است آن معیار را به مشتریان خود اعلام کنید و مشخص نمایید که محصول شما به چه دلیل سبز است.
سوم: آموزش مخاطبان خود را خیلی جدی بگیرید
به مشتریان خود حق بدهید که در مورد سابقه، فرایند تولید، عرضه و... محصولات شما بپرسند و بدانند تا بدرستی آن را ارزیابی کنند. این کوچکترین حق مشتریان است که بدانند ما (یا شما) چرا هستیم، چگونه هستیم و چه هدفی داریم.
حتما بخوانید: نگاهی کوتاه به 101 روش و استراتژی بازاریابی که حتماً باید بشناسیدبنابر این، اگر هدف شما محیط زیست است، و اگر اصول آن را در تولیدات محصول خود رعایت میکنید، به مشتریان خود چرایی آن را توضیح دهید و بگویید که این کار شما چه تاثیر بر دنیا می گذارد.
باور کنید، اینکه هر فرد احساس کند که میتواند بر دنیای اطراف خود تاثیر مثبت بگذارد، بسیار با اهمیت است و شما به عنوان صاحبان کسب و کار، اگر این حس را صادقانه و در عمل به مشتریان خود انتقال دهید، بهترین روش بازاریابی را خواهید داشت.
بنابر این به نظر من، مهمترین کاری که در بازاریابی سبز بایستی انجام دهید، آموزش مشتریان است. بار دیگر تکرار میکنم، اینکه به مشتریان خود بگویید محصولات شما به حفظ محط زیست کمک میکند، کافی نیست. نباید به همین قانع باشید چون مشتریان شما به همین قانع نیستند.
مسئله شما فراتر از اینها است، شما باید به مشتریان خود بگویید که چرا این کار شما اهمیت دارد، و چرا حفظ محیط زیست انقدر ضروری است. در غیر این صورت، هرچه هم شما فداکاری کنید و محصولات خود را سازگار با محیط زیست ارائه بدهید، از طرف مشتریانی که اهمیت این موضوع را نمیدانند، یک «خب که چه؟!» دریافت خواهید کرد.
بله مطمئن هستم شنیدن این جمله آب سردی بر پیکره کسب و کار شما خواهد ریخت و روز شما را خراب خواهد کرد! اما، من اگر به جای شما باشم، نا امید نمیشوم و از این فرصت استفاده میکنم، به مشتری خود توضیح میدهم و این حق را به او میدهم که: بداند!
برای مثال، اگر ایده سبز شما، این است که بسته بندی محصولاتتان قابل بازیابی است، مخاطبان خود را از فواید این کار آگاه سازید. به عنوان مثال در وبسایت خود مقالهای بنویسید که در مورد اهمیت قابلیت بازیابی مواد توضیح دهد و آن ها را نسبت به مضرات محیط زیستی انباشت آن مطلع کند.
و از آنجا که محصولات شما بهترین ابزار تبلیغ شما هستند، میتوانید از ظرفیت بستهبندی آن استفاده کنید و رویکرد محیط زیستی خود را با درج مناسب در بسته بندی محصول خود، به مخاطبان منتقل کنید. اتفاقا چند روز پیش محصولی خریداری کردم که بر روی بستهبندی آن به مشتریان اطلاع داده شد که این نوع از بسته بندی برای حفظ محیط زیست است.
چهارم: توسط موسسههای معتبر محیط زیستی تایید شوید
اعتبار خود را از یک شرکت معتبر بگیرید. در دنیا شرکتهایی وجود دارند که با توجه به اهدافشان، صلاحیت تایید محصولات شما را از نظر سازگاری و دوستی با محیط زیست دارند. قطعا برخورداری از این تاییدیه اعتبار بیشتری به بازاریابی سبز شما خواهد بخشید.
برای آنکه شما بتوانید این صلاحیتها را دریافت کنید، باید شاخصهای محیط زیستی مختلفی را داشته باشید. به عنوان مثال، شما میتوانید در زمینههای مصرف پایین انرژی و بازیافتپذیری محصول خود مورد تایید این شرکتها قرار گیرید.
پنجم: با مشتریان خود تعامل پایدار و صمیمانه برقرار کنید
از نظر من و با توجه به تجربهای که در بازاریابی دیجیتال دارم، برقراری تعامل با مشتری یکی از موثرترین روشهایی است که از طریق آن میتوانید مشتریان وفادار زیادی داشته باشید. به نظر من، اگر این تعامل با روشهای درستی برقرار شود، در همه روشهای بازاریابی موثر خواهد بود. ایجاد این تعامل بخصوص در بازاریابی سبز بسیار مهم و اثربخش خواهد بود.
بنابر این، اگر میخواهید در کمپین بازاریابی سبز خود، موفق شوید، باید اجازه دهید تا مشتریان شما هم در این اقدام مثبت شما شریک باشند. به عنوان مثال شما میتوانید خیلی راحت از مشتریان خود بخواهید که پس از خرید محصول شما، در اینستاگرام خود یک عکس از آن منتشر کنند و هشتگهای مرتبط با حفظ محیط زیست و برند خود را زیر آن اضافه کنند و برای ایجاد انگیزه هم میتوانید اعلام کنید که به قید قرعه به افرادی که از آن هشتگها استفاده نمودهاند جایزه میدهید.
بازاریابی سبز چگونه میتواند به کسب و کار ما آسیب بزند؟!
همانطور که در قسمت قبل هم گفتیم، صداقت و شفافیت تاثیر بسیار زیادی در موفقیت یا شکست شما در بازاریابی سبز دارد. سعی کنید هیچگاه مصداق این ضرب المثل نباشید که: قسم حضرت عباس رو بینیم یا دم خروس رو!
واقعیتی که شما بایستی همواره در نظر داشته باشید این است که هرچند بازاریابی سبز در حال رشد و توسعه است، اما اشتباه در این روش بازاریابی میتواند برای کسب و کار شما خطرناک هم باشد و شما را تا مرز ورشکستگی پیش ببرد!
عدم صداقت مهلکترین اشتباهی است که میتواند کمپین بازاریابی سبز شما را با شکست مواجه کند و برند و اعتبار شما را زیر سوال ببرد. به یاد داشته باشید، عموم مردم نسبت به شعارهای محیط زیستی مشکوک هستند و درصورتیکه متوجه تناقض یا فریبی در کارهای شما شوند، شدیدا واکنش نشان خواهند داد. بخصوص در این دوره و زمانه که شبکههای اجتماعی بستر بسیار مناسبی را برای انتشار شایعات فراهم کردهاند.
حتما بخوانید: بازاریابی ربایشی: روش مارکتینگی که به خواب هم نمیدیدید!فروشندگان در بازاریابی سبز چه نکاتی را باید رعایت کنند؟
بازاریابان بایستی دقت کنند که صرف سازگاری محصول نهایی با محیط زیست کافی نیست و نمیتواند به تنهایی عامل فروش محصول شود. واقعیت این است که کیفیت و قیمت نیز در میزان فروش شما تاثیر مستقیمی دارند.
بنابراین، بازاریابانی که قصد دارند اصول بازاریابی سبز را در کسب و کار خود اعمال کنند، بایستی مطمئن شوند که محصولشان به اندازه کافی ارزشمند است و سپس بر مزیت محیط زیستی آن تاکید کنند. در واقع، اگر شما قصد دارید محصول سبز تولید کنید، لازم است علاوه بر سازگار بودن آن با محیط زیست، بر کیفیت آن نیز تاکید داشته باشید. در غیر این صورت، اگر تنها هدف شما ارائه محصولی باشد که با محیط زیست سازگاری دارد، آنوقت ممکن است به فروش و سود مورد نظرتان هیچ وقت دست پیدا نکنید.
به عنوان مثال، شرکت سان چیپس (Sun Chips)، تصمیم گرفت برای چیپسهای خود، نوعی بسته بندی طراحی کند که کاملا قابلیت بازیافت داشته باشد. اما جنس بستهبندی طوری بود که شما را موقع تماشای تلویزیون بخاطر سر و صداهای زیاد اذیت میکرد.
به همین دلیل، رضایت مشتریان این محصول کاهش یافت و در نتیجه، فروش شرکت نیز کم شد. زیرا برای مشتریان آرامش حین تماشای تلویزیون، اهمیت بیشتری داشت تا اینکه بستهبندی چیپس قابل بازیابی باشد.
در نهایت، بازاریابان باید در انتخاب بازار هدف درست نیز دقت کنند. به عنوان مثال، محصولات سبز که غالبا قیمتهای بیشتری هم دارند، در فروشگاههایی که کالاهای ارزان قیمت به فروش میرسانند، به احتمال زیاد فروش اندکی خواهند داشت. در صورتی که این محصولات را میتوان در فروشگاههای لوکس، معتبر و گرانقیمت به فروش بیشتری رساند.
دید مردم نسبت به بازاریابی سبز چگونه است؟
حقیقت این است که مشتریانی که به محیط زیست خود اهمیت میدهند، سبز بودن یک محصول را به چشم یک مزینت میبینند و بر اساس آن تصمیم به خرید محصول میگیرند.
اما از کجا مطمئن باشیم که مشتریان حاضرند برای تهیه یک کالای سبز، هزینه بیشتری را نسبت به نوع غیر سبز آن بپردازند؟ آیا به این فکر میکنید که کسی برای محصولات سبز و اقدامات زمین دوستانه شما ارزشی قائل نیست و حاضر نیست هزینه بیشتری پرداخت کند؟ خب، این بار برای پاسخ به این سوال، اجازه دهید به سراغ آمار و ارقام برویم و نگرش مردم نسبت به خرید محصولات سبز را مورد بررسی قرار دهیم.
در تحقیقی که در سال 2014 توسط موسسه تحقیقاتی نایلسن انجام شد، بیش از 30 هزار مشتری از 60 کشور مختلف در نظرسنجی شرکت کردند و میزان علاقه آنها نسبت به خرید محصولات سبز و پایدار سنجیده شد. نتایج جالبی بدست آمد:
- 55% از مشتریان حاضرند برای خرید محصولات و خدماتی که متعهد به حفظ محیط زیست و توسعه پایدارند و بر سلامت محیط تاثیر مثبت میگذارند، هزینه بیشتری پرداخت کنند.
- 52% از افراد در 6 ماه گذشته حداقل 1 محصول از شرکتی خریداری کردهاند که رویکردش توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بوده است.
- 52% از افراد مورد تحقیق نیز بسته بندی محصولات را بررسی کردهاند تا مطمئن بشوند که آن محصول محیط زیستشان را تخریب نمیکند.
جالب است که بدانید، بیشترین رشد مصرفکنندگان محصولات سبز، در آسیا-اقیانوسیه، آمریکای لاتین و خاورمیانه بوده است (64%، 63%، 63%). در حالیکه که مشتریان این محصولات در آمریکای شمالی و اروپا رشد کمتری داشته است (42% و 40%).
همچنین این تحقیق به ما نشان داد برندهایی که در مسیر توسعه پایدار و حفظ محیط زیست حرکت میکنند، از سال 2011 تا 2014 سالیانه حدود 2% افزایش فروش داشتهاند. این در حالی است که رشد کسب و کارهای دیگر حدود 1% بوده است.
مثالهایی از بازاریابی سبز موفق در دنیا
شرکتهای بسیار زیادی در دنیا وجود دارند که در مسیر بازاریابی سبز قدمهای جدی و موثری برداشتهاند. در ادامه با هم به چند مورد از آنها را بررسی میکنیم:
بازاریابی سبز شرکت فیلبیپس (Philiphs)
شرکت فیلیپس تصمیم گرفت تا لامپهای فلوئوروسنت و کم مصرف تولید کند. قیمت این لامپها ۱۵ دلار بود، درحالی که لامپهای رشتهای در بازار ۷۵ سنت قیمت داشتند. با این تفاوت قیمت طبیعی است که مردم از لامپهای کممصرف فیلیپس استقبال نکنند. اما فیلیپس توانست با کمک راهکارهای بازاریابی سبز و تبلیغات گسترده و هدفمند، مردم را ترغیب کند تا از این لامپهای کممصرف استفاده کنند.
مهمترین دلیل آنها هم این بود که لامپهای فلئورسنت ۵ سال عمر میکنند و در نهایت برای مشتریان بصرفهتر خواهد بود. همچنین با توجه به مصرف کمی که این لامپها دارند، ۲۶ دلار در هزینه برق ماهیانه صرفهجویی میشود. بازاریابی موفق و صادقانه شرکت فیلیپس در کنار فرهنگسازی و اطلاع رسانی به مردم موجب شد تا فروش این محصول رشد قابل توجهی داشته باشد.
حتما بخوانید: بازاریابی چابک چیست و چه نقشی در موفقیت کسب و کار شما دارد؟بازاریابی سبز شرکت پیپر باتل (Paper Bottle 360)
یکی از جالبترین و منحصر به فردترین محصولاتی که در راستای بازاریابی سبز طراحی و تولید شد، محصول شرکت پیتر باتل است. این برند آب معدنی عرضه میکند و برای بستهبندی بطریهای کارتنی استفاده کرده است.
این شرکت به معضل انباشت بطریهای پلاستیکی در آینده پی برده و با استفاده از این بستهبندی خلاقانه و کاربردی، راهکاری موثر برای حل آن ارائه داده است. موادی که برای بستهبندی آبهای معدنی این شرکت استفاده شده، ۱۰۰ درصد قابلیت بازیافت دارند.
بازاریابی سبز شرکت جنرال موتورز (General Motors)
شرکت جنرال موتورز هم عنوان یکی از بزرگترین کمپانیهایی است که اصول بازاریابی سبز را در تولیدات خود رعایت کرده و محصولات سازگار با محیط ارائه داده است. یکی از مهمترین اهداف محیط زیستی این شرکت، کاهش گازهای گلخانهای است که در اتموسفر باقی مانده و موجب افزایش گرمای زمین میشوند. کاهش مصرف آب و ذخیره انرژی نیز جزو اهداف بازارایابی سبز این کمپانی میباشند.
جنرال موتورز بیش از 10 سال است که در این حوزه فعالیت میکند. این فعالیتها طبق مطالبی که در وبسایت اشن شرکت منتشر شدهاست، به کاهش 17 درصدی در مصرف آب و کاهش 12 درصدی اثر گلخانهای منجر شده است.
این کمپانی جهت اطلاع رسانی و آموزش مردم از کانالهای مختلفی مانند وبسایت، تبلیغات در تلویزیون، تبلیغات محیطی و دیجیتالی استفاده کردهاست. همچنین در یک ایده جالب، حدود 5 بازی آنلاین رایانهای طراحی کردهاند تا از طریق آنها بتوانند مشتریان خود را آموزش دهند.
نتیجه گیری
در پایان بار دیگر مهمترین اصولی که برای رسیدن به موفقیت در بازاریابی سبز باید رعایت کنیم را مرور میکنیم:
گاهی اوقات برای درک یک موضوع لازم است خود را درگیر آن کنید. البته، هیچ کاری را نباید بدون برنامه و فکر شروع کرد و به قول معروف نباید بی گدار به آب زد. اتفاقا، بازاریابی سبز رویکردی است که باید با یک برنامهریزی جامع و کامل وارد آن شد. اما همیشه این را به خاطر بسپارید، حضور صادقانه و شفاف شما در بازاریابی سبز، مشتریان بسیار وفاداری را برای شما به ارمغان خواهد آورد.
هرچند شاید مشتریان شما بدلیل مسائل آموزشی و یا قدرت خرید پایین محدود باشد، اما نظر من این است که نیازی نیست شما همه مردم دنیا را مشتری خود کنید، شما تنها لازم است مشتریان خود را پیدا کنید. آنهایی را که به شما، اهداف و ارزشهای شما اهمیت میدهند و دغدغههای مشترکی با شما دارند.
در پایان، اگر بخواهم کمی شعار بدهم، باید بگویم که تغییر از خود ما شروع میشود، از تک تک ما، در هر جایگاه و موقعیتی که هستیم، و سپس این تغییر در جامعه منتشر میشود و جامعه توسعه مییابد. بنابر این، این تک تک ما هستیم که در آینده نقش خواهیم داشت و میتوانیم انتخاب کنیم که: سبز باشیم یا سیاه، و دنیایی سبز بسازیم، یا دنیایی سیاه.
دنبال متخصص دیجیتال مارکتینگی؟
بهترین متخصصها رو در تمام زمینهها از بین دانشجوهای نوین استخدام کن.
همراه با رزومه، اطلاعات
تماس و نمونهکار
محمد
یک انتقاد کوچک
در متن، ایران رو جزء کشورهای جهان سوم دونستید.
در سالیان دور که جهان رو براساس شاخصه نظام های اقتصادی، به سه دسته زیرمجوعه آمریکا امپریالیستی، شوروی کمونیستی و دسته سوم کشورهایی که جزء هیچ کدام نبودند، تقسیم میکردند، ایران جهان سوم عنوان میشد.
بعدها که تقسیم بندی براساس ترکیب شاخصه های تکنولوژی و انرژی شد، جهان به چهار دسته تقسیم شد.
کشورهای دارای تکنولوژی ومنابع، جهان اول(که فقط ایالات متحده و کانادا در این دسته بودند)
کشورهای دارای تکنولوژی، جهان دوم(مانند آلمان، ژاپن، انگلیس و…)
کشورهای دارای منابع، جهان سوم(مانند برخی کشورهای آفریقایی، برخی کشورهای خاورمیانه و…)
و کشورهای فاقد هر دو، جهان چهارم شدند.
و ایران از اواخر دهه 40 و اوایل 50 جز کشورهای پیشرفته محسوب میشد و از اونجایی که منابع داره، امکان قرارگیری در جهان دوم رو نداره. یا سوم هست یا اول.
و شاید ایران از نظر اقتصادی نسبت به دهه 50 به دلیل تحریم ها ضعیف تر شده باشه(هرکسی یه نظری داره و به این موضوع کاری نداریم) ولی از نظر تکنولوژی پیشرفت داشته و این به لطف نخبگان زیادی هست که داریم.
البته همچنان برخی دول خارجی به علت دعواهای سیاسی، ایران رو جهان سوم عنوان میکنن ولی هیچ فاکتور علمی برای قرارگیری در جهان سوم وجود نداره.
و در داخل کشور هم برخی فکر میکنن اگر کشوری دچار مشکلات اقتصادی باشه، در جهان سوم قرار میگیره، در صورتی که اینطور نیس چون هر کشوری مشکلات خودش رو داره.
البته برخی هم گمان میکنن این تقسیم بندی ها فرهنگی هست که تصوری کاملا اشتباس.
چون مقالات آموزنده زیادی در این سایت خوندم، در قبال بالاتر رفتن کیفیت مقاله احساس مسئولیت کردم.
امیدوارم ویرایش کنید.
حامد رضوی
سلام محمد جان وقت بخیر،
ممنونیم از توضیحات و زمانی که گذاشتید،
اشارهای که به کشور ایران شده بود حذف شد از متن،
خوشحالیم که همراه ما هستید.
محمدرضا دولتی
با سلام
خیلی عالی توضیح داده شده است و امیدوارم در آینده شاهد اینگونه اطلاع رسانی ها باشیم و با آموزش درست افراد بتوان بازاریابی سبز را در خانواده ها پیداسازی نمائیم
حامد رضوی
سلام، خیلی ممنون از لطف شما 🙂
دلشاد
باسلام وتشکرازمقاله مفیدوارزشمندتون
مینا شهانی
سلام خانم دلشاد
خوشحالیم که مقاله براتون کاربردی بوده
موفق باشید
علی حقی
خیلی وقت بود که از خواندن هیچ مقاله ای اینقدر تحت تأثیر قرار نگرفته بودم!!
واقعا عالی
حامد رضوی
خوشحالیم که براتون مفید و موثر بوده 🙂
یونس عباسی
بسیار عالی بود، واقعاً لذت بردم از خواندن این مقاله
صفیه منتظری
لطف دارین آقای عباسی، باعث خوشحالیه
بهنام نوبهاری
با سلام و وقت بخیر
بهنام نوبهاری هستم دانشجوی کارشناسی تبلیغات تجاری و فروشنده ی پوشاک
خیلی متشکرم بابت مطالب خوبی که برای اطلاع عموم در اینجا قرار دادین
خود من به عنوان یک فروشنده ی پوشاک خیلی دوست دارم تو این کمپین شرکت کنم و برای شروع میخوام به جای استفاده از نایلون یک پاکت کاغذی طراحی کنم و برای فروش از اون استفاده کنم البته میدونم که با توجه به قیمت دلار و گرونی کاغذ این مساله برام هزینه ی زیادی به همراه داره ولی امیدوارم تو ادامه ی مسیر بازخورد خوبی از مشتری هام داشته باشم… خیلی ممنون از شما و مطالب زیباتون
سمیرا سرباز
سلام آقای نوبهاری؛ من اگر خودم جای مشتریای شما باشم از این حرکتتون به شدت خوشحال میشم! فقط سعی کنید کیسهای که بهشون میدید یه نشانی از شما و یک پیام محیطزیستی داشته باشه. بعد اگر لازم شد با روی باز با مشتریا صحبت کنید و بهشون دلیل این کار رو توضیح بدید 🙂 مطمئنم استقبال خوبی میشه.
موفق باشید 🙂
بهزاد دلارامی
سلام و خسته نباشید
میشه لطفا منابع مقاله رو هم بزارید
ممنون…
حامد رضوی
سلام جناب دلارامی،
روزتون بخیر،
خیلی ممنون، مهمترین منابع در انتهای مقاله اضافه شدند.
مصطفی شمس
حامد جان واقعاخسته نباشی…مقالت وموضوعش درعین سادگی پرمطالب ارزشمندومفیدن ..ب امید روزی ک بازاریابی سبز بشه ی الگو واسه کشورهایی مثه ایران..ممنونم ازت
بابک خدادوست
سلام جناب شمس. ممنون از شما
صفورا كريمى
خيلى خوب بود !
سجادی
متشکرم مطالب خیلی خوبی بود
کاش شرکت های ایرانی هم حتی در اولین قدم ( توزیع ظروف قابل بازیافت) پیشقدم بشوند
حامد رضوی
خواهش میکنم،
بله واقعا، امیدوارم رویکردهای بازاریابی ما بخصوص در بخش صنعت به این سمت حرکت کنند.
سجادی
متشکرم مطالب خوبی بود
پری سا
معمولن کم پیش میاد که مبحثی رو توی اینترنت جست و جو کنم و اینقــــــدر جذبش بشم و تاثیر گذار باشه روم که بخوام نظری بدم.
اما
اما
اما
مقاله ی شما و علمی که اینقدر آسون و قابل فهم توضیح داده شد بسیار بسیار بسیار ارزشمند و مفید بود. من توی حوزه ی بازاریابی دنبال موضوعی می گشتم که بتونم به صورت تخصصی روی اون کار کنم و شما باعث شدید اون رو پیدا کنم.
درود بر شما و اندیشه تون.
سبز باشید و پایدار…
حامد رضوی
سلام روزتون بخیر؛
بی نهایت ممنونم از شما و باعث افتخاره که مقاله مورد پسند شما قرار گرفته،
اما
اما
اما
امیدواریم در ادامه هم بتونیم کیفیتی درخور خواننده خوب و شایسته ای چون شما ارائه بدیم 🙂
باز هم ممنونم از لطف شما، خوشحال میشیم اگر ایرادی در کار هست و یا پیشنهادی جهت بهتر شدن کار دارید مارو هم در جریانش قرار بدید.
همیشه شاد و موفق باشید.
پوریا صفرپور
حامد عزیز
خوشحالم که این دغدغه ارزشمند در ذهن تو باعث شده همچین مقاله جامعی رو تدوین کنی.
فکر میکنم در این روزها که به قول یکی از اساتید در پیشوند هر چیزی یک “اکو” میبندند تا به قول تو مشتری رو متقاعد کنند که ارزش آفرین و سبز هستند، اعتماد سازی کار دشواری در بازاریابی سبز باشه.
اما جدا از اینها، فکر میکنم حتی تنها وجود این دغدغه در کسب و کارها هم میتونه بسیار ارزشمند باشه، و عمل کردن به اون قطعا بسیار بسیار ارزشمندتر هم هست.
من فکر میکنم اتفاقا، رویکرد این چنینی داشتن هرچند که روال بازاریابی رو تا حدی به دشواری میندازه، اما در صورتی که شعار قلبی و رویکرد عملی سازمان و کسب و کار باشه، میتونه مشتری های بسیار وفاداری رو خلق کنه.
برای نمونه میتونی به وب سایت کشمون و تیم خلاق و دغدغه مند محمد قائم پناه سر بزنی.
حامد رضوی
پوریا جان خیلی ممنونم و خوشحالم که مقاله مورد پسندت واقع شده،
کاملا باهات موافقم، اعتماد سازی در بازاریابی سبز سخته اما ارزشمنده بخصوص وقتی در نهایت شفافیت انجام بشه.
صداقت و شفافیت چیزیه که جامعه ما واقعا بهش نیاز داره.
ممنونم بابت سایتی که معرفی کردی، حتما سر میزنم و استفاده میکنم.
باز هم ممنونم بابت نقطه نظرات ارزشمندت.
محسن سلیمانی
سلام و عرض ادب
ممنونم بابت مقاله جالبی که در اختیار گذاشتید
بنده و دوتا از دوستانم در حال حاضر بیکار هستیم و بدنبال ایده ای برای راه اندازی یه کسب و کار هر چند کوچک ولی سبز هستیم. ایده شرکت پیپر باتل رو مد نظر داریم اما این سوال وجود داره آیا شرکتی در ایران وجود داره برای تولید چنین بطری هایی. یا باید خودمون استارت تولیدش رو بزنیم؟
حامد رضوی
سلام و عرض ارادت جناب سلیمانی،
خواهش میکنم، خوشحالم که مقاله رو پسندیدید؛
شخصا شرکتی رو نمی شناسم در ایران که همچین کاری رو کرده باشه. اما اگر خودتون میخواید شروع کنید، چون در ابتدای کار هستید و کارشما در حد استارت آپ هست، خیلی پیشنهاد نمی کنم که خودتون به سراغ تولید برید. چیزی که تو بازاریابی سبز مهم هست اینه که شما باید علاوه بر درنظر داشتن رویکرد سبز، تحلیل هزینه-سود هم داشته باشید. شاید خیلی از نظر هزینه ای برای شما منطقی نباشه که خودتون بخواید تولید کنید. چون در اون صورت بحث توزیع، بازاریابی و تبلیغات هم مطرح هست.
بنابر این شاید بهتر باشه که یک سرمایه گذار پیدا کنید، طرح توجیهی از ایده بنویسید و در اختیارشون قرار بدید تا در صورت موافقت، به شما در فرایند تولید همچین محصولاتی کمک کنند؛ چون در کل تولید بخصوص در ایران، هزینه بر و زمان بر هست.
در هرصورت تصمیم و ایده شما بسیار عالی و ارزشمند هست و امیدوارم به زودی در بازارهای ایران شاهد موفقیت شما باشیم.
نسترن
مطلب خیلی خوبی بود. تصاویر عالی خصوصا سهراب سپهری
حامد رضوی
خواهش میکنم خانم شفیعی نظر لطف شماست، خوشحالم که خوشتون اومد 🙂